شاهد پنهانی( تقدیم به مولایم حضرت صاحب امان عج)
دنبال تو می گردم، با دیدۀ گریانی
عشق تو زده آتش ،بر این دل توفانی
مشتی غزل و گریه در سینه نهان دارم
یکدم نظری بنما،ای شاهد پنهانی
ای جان به فدای تو، قربان وفای تو
کز هجر تو شد سهمم، این کلبه ویرانی
بی مهر رخت هر شب در آه و فغانم من
ای کاش که پیش دل،آیی تو به مهمانی
من مست و پریشانم از ساغر چشمانت
بازآ که عیان بینم، پایان پریشانی
کارم شده با این دل هرشب به غزل خوانی
کی از تو نشان یابم ای یوسف کنعانی
تو روح بهارانی تو سرور خوبانی
می میرم از هجرانت ،محبوبتر از جانی
با دیدۀ خونبارم، در آتش هجرانم
کی می رسدم آخر یلدای زمستانی
اندر غم روی تو ،بیمار توام هر شب
بشکسته ترینم من ، گویند تو درمانی
درباره این سایت