محل تبلیغات شما

دلِ من را بَردار

بین دستان پر از عاطفه خویش گذار

قلبِ غمدیده من را بَردار

و در آغوش پر از مهر و صفایت بگذار

آه جانا !

تو به مهتاب بگو، تا که نشیند سَرِ این بالینم

و بپرسد ، که این کلبه چرا ویران است

گر که خود نیمه‌ شب آیی زِ رویاهایم

جای مهتاب نگارا تو بپرس

که چرا کلبه من ویران است

این کلبه چرا ویران است؟ شاعر مصطفی میرزایی . میرنگار

کی می رسدم آخر یلدای زمستانی

کجایی ای طلوع سحرم

ویران ,کلبه ,تو ,مهتاب ,شب ,نیمه‌ ,پر از ,کلبه چرا ,این کلبه ,چرا ویران ,من را

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

راه و رسم کنکور